|
تمرینات پیشرفتۀ یوگا دروس اصلی
درس 86 پرسش و پاسخ – پیدا کردن روال روزانۀ مراقبۀ شما
نویسنده : یوگانی
تاریخ : جمعه 16 ژانویه 2004 ساعت 1:22 بعد از ظهر
* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس ( درس اول ، " این بحث برای چیست ؟ " ) آغاز نمایند . چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.
پرسش: من اخیرا تمرینات شما را (از ابتدا) شروع کرده و (قبل از آن نیز) برای سالها با یوگا و مراقبه سر و کار داشته ام. می خواستم بدانم آیا صحیح است جهت ارتقاء سطح مراقبۀ خود، استفاده از موسیقی متن و رایحه ها را ادامه دهم، یا اینکه من بدین گونه در حال تفرقۀ حواس هستم؟ نظر شما دربارۀ کار با دانه های تسبیح چیست؟ همچنین در حال حاضر بنظر میرسد که من فقط می توانم ده دقیقه مراقبه کنم. چقدر مهم است که مراقبه، هر روز برای 20 دقیقۀ کامل انجام شود؟
پاسخ: البته نقش من این نیست که محیط راحتی را که شما در مراقبه برقرار ساخته اید آشفته کنم. اگر شما با سوزاندنی های معطر، رایحه ها، موسیقی متن یا هر چیز دیگر، راحت ترین وضعیت را دارید، این انتخاب شماست. با این حال من به شما پیشنهاد می کنم که تمامی دروس مراقبه، از جمله نظرات و پرسش و پاسخ ها دربارۀ شرایطِ محیطِ خارجی در حین مراقبه را با دقت مطالعه کنید. به یاد داشته باشید که مراقبه برای رفتن به درون است. اگر ما با موسیقی یا سایر ورودی های حسی در حال داد و ستد باشیم، یعنی مواردی که شامل استفاده از مانترا نمیشود، این احتمال وجود دارد که توجه (آگاهی) ما، تقسیم گردد. این امر میتواند توجه ما را از استقرار در سرورِ آگاهی خالص بشکلی عمیق و طبیعی دور نگه دارد. البته همانطور که در دروس قبل عنوان شد، مراقبه براحتی در هواپیما، اتوبوس، اتاق های شلوغِ انتظار یا عملا هر کجا امکان پذیر است. پس کمی موسیقی متن چه اشکالی ایجاد میکند؟ ممکن است آسیبی ایجاد نکند اما بخشی از مراقبه نیز محسوب نمیشود و چیز دیگری است اضافه بر افکار و شما همچنانکه به مانترا توجه میکنید به آسانی آن را رها خواهید ساخت. شما خود آنچه که برایتان بهترین کارکرد را دارد تعیین نموده و مسئول هستید.
ده دقیقه خیلی بهتر از هیچ دقیقه است، و ده دقیقه دوبار در روز بسیار بهتر از بیست دقیقه فقط یکبار در روز است. چرخه ای طبیعی از مراقبه و فعالیت وجود دارد که بوسیلۀ مراقبۀ دوبار در روز تکمیل میشود. حداقل "دوبار" تمرین روزانه همانقدر مهم است که طول (زمانی) یک جلسه.
اگر بعد از بیست دقیقه مراقبه، در فعالیت احساس خوشایندی دارید، آنگاه بهترین تدابیر را بکار گیرید تا این روند (مراقبه) در جدول برنامۀ روزانۀ شما پابرجا شود. اگر شما بتوانید آن را بشکل عادت درآورید در اینصورت پالایش درونیِ بسیار بیشتری را صورت خواهید داد. از طرفی نباید که در این مورد بی نظم، متغیر و دمدمی مزاج باشید. یعنی یک روز ده دقیقه، روز بعد بیست دقیقه، روز دیگر پانزده دقیقه و ... در این مورد هرچه منظم تر و زمان بندی شده تر باشید، سیستم عصبی شما بیشتر آن را دوست خواهد داشت. پس از آنکه در این عادت قرار گرفتید، سیستم اعصاب عملا خودش مراقبه را بعهده خواهد گرفت. شما با بستن چشم های خویش بلافاصله در سرور آگاهی خالص خواهید بود و آرامش وسرورِ آن در سرتاسر روز و شب با شما باقی خواهد ماند. مراقبه سیستم اعصاب ما را بشکلی طبیعی، به بودن در سرور آگاهی خالص خو میدهد. مراقبه واقعا این کار را بدین شکل انجام خواهد داد. امری که با تمرین منظم روزانه و طی مدت زمان طولانی به رشد و کمال میرسد. همچنانکه انسدادها بتدریج از میان برداشته میشوند، تجربۀ سرور آگاهی خالص بطور پیوسته ای خیزش میکند. این امر شبیه ملاحظۀ رشد یک درخت است. کاش میتوانستم بگویم که این امر همچون نظارۀ رشدِ یک تاکِ خیزان و پیچنده است (که رفته رفته سرعت رشد بیشتری میگیرد). شاید نیز این امر در مورد معدود ارواح پیشرفته ای که با سیستم های عصبی پاک و خالص تولد می یابند مصداق دارد.
دانه های تسبیح نیز برای سبکی متفاوت از مراقبه و پرانایاما قابل استفاده هستند. آنها برای شمارش بکار میروند. مدت های طولانی قبل از ساعت، در جهت شمارش تکرارهای مانترا و دورهای تنفسی و داشتن رویه ای میزان بندی شده، روی تسبیح ها حساب شده بود. بدین منظور که تمرینات، زیاد یا کمتر از حد انجام نشوند. اینگونه روش ها بخصوص در مراقبه کمی محدودیت ایجاد می کنند چراکه مانترا را با یک فعالیت بیرونی (جابجایی تک به تک دانه ها با انگشتان) درگیر میکند. هرچند این امر یک عادت ناخودآگاه میشود، با این وجود ما در حال میزان کردن مانترا با یک فعالیت بیرونی هستیم. ما میتوانیم با ساعت (نیز) اجازه دهیم که مانترا (و تنفس در پرانایاما) بشکلی طبیعی و مطابق با پالایش منحصر بفردی که سیستم عصبی نیاز دارد به پیش رود. در این مورد قبلا نیز بسیار صحبت کرده ایم. استفاده از ساعت، روش انعطاف پذیری برای اندازه گیریِ میزانِ تمرینات درونی است. البته ما اوایل زیر چشمی نگاهی به ساعت خواهیم انداخت، اما زمانی فرا میرسد که درخواهیم یافت، ساعت خودکار درونی ما تقریبا به همان خوبیِ (ساعت) بیرونی است. آنگاه است که ساعت بیرونی تاییدی گاهگاه برای (ساعت) نوع درونی میگردد. در مجموعه پرسش و پاسخ های مراقبه درسی با نام "نگاه کردن به ساعت" وجود دارد.
تسبیح ها همچنین ممکن است یک ارزش احساسی داشته باشند، ارزشی (برای) باکتی و این دلیلی خوب برای به گردن آویختن آنهاست. هر آنچه که باکتیِ شما را تحریک کند خوب است، مادامیکه در یک اوردوزِ (تحریک بیش از حد) کوندالینی شروع به پرواز از روی سیاره (زمین) نکنیم! یک تسبیح اگر شما را با آرمان انتخابی تان اتصال دهد میتواند بخشی از ایشتای (آرمان) شما شود و شاید مراقبه و پرانایامایی که شما آموخته اید مبتنی بر استفاده از تسبیح باشد. آن هم اشکالی ندارد. تسبیح برای هزاران سال رواج داشته و هیچگاه منسوخ نشده است و به این زودی ها هم از رواج نخواهد افتاد. اما به یاد داشته باشید که تسبیح جهت اندازه گیری اینست که چه میزان (از زمان)، تمرین انجام دهیم. بدین منظور ما در این دروس از ساعت کمک میگیریم. امری که متفاوت است.
برای شما در سفر بسوی خانه، آرزوی بهترین را داریم.
استاد در درون شماست.
توجه : برای جزئیات آموزش ها در ارتباط با مراقبه به کتاب "مراقبۀ عمیق" مراجعه نمائید.
|
دروس کلیدی |
||||
|
||||||