AYP persian - تمرینات پیشرفته یوگا دروس اصلی
      ayppersian.com      
           
             
             
   

تمرینات پیشرفته یوگا دروس اصلی

 

 

 

 

 

بعدی | قبلی

 

 

درس 229 پرسش و پاسخ - تنفس ستون مهره ای در فضای درون

 

 

نویسنده: یوگانی

 

تاریخ: یکشنبه 22 آگوست 2004، ساعت 10:33 صبح

 

 

* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس ( درس اول ، " این بحث برای چیست ؟ " ) آغاز نمایند . چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.

 

 

پرسش:من مایلم در ارتباط با شرح تنفس ستون مهره ای بیشتر بدانم. زمانی که از تعقیب عصب نخاعی در تنفس ستون مهره ای و باستریکا صحبت به میان می آید، داشتن یک تجسم واقعی از آن ضرورت دارد؟ اگر چنین است، این تصویر سازی و تجسم از کدام جهت مهم است؟ تجسم عصب نخاعی یا سوشومنا نادی از بیرون و نگاه به آن، یا تجسم اینکه درحال سفر در امتداد و درون خود عصب نخاعی و گذر از آن هستیم ؟ تجربۀ معمول من در حین تنفس ستون مهره ای، ادراک حس فشار و جنبش مختصری است که در حین دم بسمت بالای ستون مهره ها ایجاد میشود. جنبشی که در بازدم بسمت پایین ستون مهره ها و با حرارت و گرما جاری میشود. (اخیرا در صعود از عصب نخاعی تجربۀ خنکی نداشته ام).

 

بدین ترتیب من امروز پر از پرسش و سوالم و دوست دارم نظر شما را در مورد سایر نسخه های تنفس ستون مهره ای که شنیده ام بدانم. مثل تمرین: 12 واحد زمانی دم، 3 واحد زمانی حبس دم، 12 واحد زمانی بازدم و 3 واحد زمانی حبس بازدم. حبس تنفس ها بسیار طبیعی و آرام انجام میشوند. ولی تعجب میکنم اگر شما با این موارد مخالفت کرده و بگویید، شمارش ها باعث تقسیم توجه و آگاهی نسبت به اصل مطلب میشوند. با این شکل از تمرین بوده که من قادر شدم سردی در بالارفتن از عصب نخاعی و گرمی، در پایین آمدن از آن را تجربه کنم.

 

سپاس از شکیبایی و سخاوت شما در پاسخگویی به همۀ سوالات.

 

پاسخ: تمایل هرکس برای آغاز به تصور عصب نخاعی، نظاره از بیرون آن است. یعنی تجسم کردن رشتۀ نازکی از عصب که بین عجان و پیشانی کشیده شده است. بمرور زمان و بدلیل ظهور تجارب حسیِ درونی، این تجسم درونی میشود. تجربۀ جریانات سرد و گرم درواقع آغاز آن است. یک "دستگیرۀ" عالی برای کشاندن آگاهی به درون در حین تنفس ستون مهره ای. به همین دلیل این روش را در درس (63#) توضیح دادیم. در طول روند سیاحت ما از بیرون به درون، میتوان عصب نخاعی را تدریجا از درون تجسم کرد اما نه به قیمت فشار و تقلا و ازهم گسیختن تمرین. چراکه این تجسم درونی، کاهش جریان طبیعی (آگاهی) در تنفس ستون مهره ای را موجب میشود. درست مثل حس موجود در مراقبه. ما صرفا به آسانی پیگیر مسیری میشویم که قرار است در آن ره بپیماییم، نه فشار و تقلا!

 

اَشکال بسیاری از تنفس ستون مهره ای وجود دارند (درس 206#). این امر قابل پذیرش است چراکه تنفس ستون مهره ای بدلیل انجام کار تنفسی و فیزیکی (جسمانی) بودن آن تقریبا به همان ظرافت روند مراقبۀ عمیق نیست و به تنظیم فرآیندهای کلی میپردازد. بنابراین با رعایت حفظ تاثیرات تمرین، فضا برای اعمال تنوعات گوناگون در آن وجود دارد. اما مراقبۀ عمیق اینگونه نیست چراکه صرفا مستلزم مدیریت توجه و آگاهی است. به همین خاطر است که نسبت به "آگاهی" خود در مراقبه با "خسّت" رفتار میکنیم. (یعنی سعی میکنیم که در مراقبه، آگاهی به جز عطف به مانترا صرف مواردی دیگر نشود - مترجم). همیشه روند آسانِ گزینش مانترا (توجه به آن) را پیگیری کرده و به آن اجازه میدهیم تا بشکلی طبیعی با ایجاد سکون در ذهن، پالایش شود.

 

در تنفس ستون مهره ای، مادامیکه تنفس به کند شدن (نوعی مهار) تمایل یافته و تنفس در این حین، چرخه های مکرر عجان تا میان ابروها را طی کند، کار خواهد کرد. با توجه به استحکام (جسمانی بودنِ) نسبی تمرین تنفس ستون مهره ای، ما قادر هستیم عادت به انجام آن را در بسیاری از تمرینات دیگر این دروس نیز یادآوری و تثبیت کنیم. ترکیب تمرینات جدید با تنفس ستون مهره ای بدون ایجاد اختلال بیش از حد در آنها امری نسبتا آسان است. البته، اگر چرخۀ آگاهی در تنفس ها را بجای میان ابروها، بسمت تاج بکشانیم، همۀ این شروط از میان میروند. چراکه این امر بنحو چشمگیری منجر به افزایش خطر بی ثباتی در انرژی های درونی میشود.

 

حبس تنفس در چرخۀ رفت و یا برگشت تنفس ستون مهره ای نوعی شدت بخشیدن به مهار تنفس محسوب میشود. اگر این روش برای شما کار میکند، پس تمرین خوبی نیز خواهد بود. به یاد داشته باشید که روش حبس تنفس (کومباکا)، بعدا در تمرین های یونی مودرا و پمپ چانه نیز وجود خواهند داشت و توالی و انباشت آنها رویهمرفته مقدار زیادی خواهد شد. شما باید محتاط بوده و با رعایت خودگامی در تمرینات، زمینه ساز پالایش بیش از حد و تجارب آزاردهنده نشوید. اگر دوست داشته باشید میتوانید در حین تنفس ستون مهره ای شمارش را بکار بگیرید. هرچند بنظر من شما در آینده درخواهید یافت که چرخه های تنفسی و حبس نفس ها و ... به فرآیندی طبیعی و ذاتی مبدل میشوند. آنگاه آنقدرها نیاز به شمارش نخواهد بود. بسیار خوب است که توجه را برای عطف به سوژۀ اصلی و بهترین که همان عصبی نخاعی است آزاد بگذارید. امری که موجب اوج گرفتن شما در فضای درون خواهد گردید. 

 

وقتی که شما به مرحلۀ دوم کچاری و فراتر از آن دست یابید، همۀ این موارد در حین تنفس ستون مهره ای را متوقف خواهید کرد چراکه خودِ کچاری تجربۀ تنفس ستون مهره ای را بسیار عمیق تر میکند. به همین دلیل نیز معنای کچاری عبارت است از: "پرواز در فراخنای فضا (ی درونی)". با گذشت زمان، تنفس ستون مهره ای به مرحله ای میرسد که قطعا در حین آن به درون رفته و در پهنه های بیکرانِ درونیِ سُرور آگاهی خالص، واقع در بین چشم سوم و منبعِ ریشه به سیاحت میپردازیم. نمود بیرونی این سفر، درواقع یک آمد و شد بین شامباوی و مولاباندا / آشوینی است، با اودیاناباندا /نولی که در این میان انجام میگیرد. اما وقتی در درون این عصب کوچک اما بنحو بیکرانی پر عظمت هستیم، از عیش با سُرور اکستاتیک بهره مند گشته و حتی توجهی نیز به این اعمال خودکار نخواهیم داشت. (درس 52#).

 

این تجربه، استعاره ای حقیقی از همۀ ابعاد زندگی فیزیکی و ظهوری از واقعیت برای یوگی یا یوگینی است. در حقیقت خیزش تجربۀ حسی درونی چنین ثمری داشته و تدریجا به واقعیت زندگی بیرونی شخص نیز مبدل میشود. آنچه که بواسطۀ عملکرد حس های بیرونی ما بسیار محدود بنظر میرسید اینک با پالایش و توسعۀ حس های درونی، لایتناهی بنظر میرسد. ما "آن" هستیم و هرچیز درونی و بیرونی، چیزی جز رقص مسرّت در (ذات) آن نیست.

 

همانطور که در اوپانیشادها نقل شده: "من آن هستم. تو آن هستی. همه آن است".

 

"آن" چیست ؟ البته، سُرورِ آگاهی خالص است. همان سکوت درونی ما.

 

 

استاد در درون شماست.

 

 

مطلب تکمیلی: اینجا مکان خوبی برای معرفیِ جزئی اختیاری، در تمرین پرانایاما به نام "براهماری" (Brahmari)، بمعنی "صدای زنبور" است. بخشی که پس از آغاز ظهور رسانایی اکستاتیک، موثرترین کاربرد خود را در حین تنفس ستون مهره ای پیدا میکند.

 

شما به یاد دارید زمانی که اولین بار تنفس ستون مهره ای را آموزش دادیم، توصیه شد که هنگام بازدم، نوعی بستن جزئی دریچه نای را انجام دهید. (تنگ کردن مجرای تنفسی توسط عضلات گلو – مترجم). روشی که "اوجایی" نام گرفت. اوجایی موجب میزانی از فشار در ریه ها شده و نوعی ارتعاش در شکل صوت ظریفِ هیس مانند در گلو ایجاد میکند. این دو اثر، موجب تحریک گردش پرانا در سیستم عصبی و بیدارسازیِ بیولوژی عالی عصبی در نیم تنۀ بالای بدن و سر میشوند. 

 

براهماری دارای ویژگی های شبیه اوجایی است، هرچند که بلحاظ آناتومیک در نقطۀ مشابهی انجام نمیشود. براهماری در حنجره (جعبۀ صدا) عمل میکند که درست در زیر دریچۀ نای و ورودی نای (لولۀ هوایی) واقع است. گریز هوا از ریه ها میتواند هم بواسطۀ دریچۀ نای (اوجایی) و هم بواسطۀ تارهای صوتی در حنجره (براهماری) محدود شود. براهماری زمانی رخ میدهد که خروجی هوا در بازدم توسط تارهای صوتی بهم نزدیک شده، محدود شده و صوت وزوز مانندی شبیه صدای زنبور در حال پرواز ایجاد میکند. (صوت ایجاد شده در براهماری که به صدای زنبور تشبیه شده، درواقع صوتی شبیه اُم میبباشد که با لبانی بسته در حنجره ایجاد میشود - مترجم).

 

اثرات براهماری شبیه اوجایی است و تفاوت اصلی در ارتعاش تشدید شده ای است که بوسیلۀ براهماری در عمق گلو خلق میشود. ارتعاشی که اثر تحریکیِ بیشتری را بر نیمۀ بالایی بدن و سر، بویژه بصل النخاع (ساقۀ مغز) ایجاد میکند. بصل النخاع مکانی است که با ظهور رسانایی اکستاتیک در سیستم عصبی، ارتعاش طبیعیِ اُم (OM) از آن سرچشمه میگیرد. براهماری، این رخدادِ طبیعیِ اُم در بیولوژی عصبی را تحریک میسازد. بنابراین میتوان براهماری را نوعی "تحریک گرِ اُم" نامید. پس از آنکه رسانایی اکستاتیک در سیستم عصبی ایجاد شد، اثرات چنین تحریکی عمیق خواهند بود.

 

برای بیشتر افراد، براهماری اساسا در ابتدا نسبت به اوجایی چالش برانگیز تر است. چراکه میزان تن صدای آن، مستلزم ایجاد تناسب در میزان هوای خروجی بازدم خواهد بود. هرچه سرعت بازدم آهسته تر، تن صدای بالاتری داشته و هرچه سرعت بازدم سریع تر، از تن صدای پایین تری برخوردار خواهد بود. بنابراین تن صدای خلق شده در براهماری متناسب با میزان سرعت بازدم در تنفس ستون مهره ای است. پس انجام براهماری، کمی فوت و فن بیشتری نیاز دارد. تنظیم اوجایی میتواند با سرعت تنفسِ راحت در تنفس ستون مهره ای، آسان تر انجام گیرد. در هر دو روش اوجایی و براهماری در تنفس ستون مهره ای، حین دم آهسته، گلو باید بدون هیچ محدودیت و انقباضی تا جای ممکن گشوده و باز گردد. براهماری از یک اثرگذاری بیرونی نیز برخوردار است، زیرا طنینی ایجاد میکند که حتی در اتاق های اطراف محل انجام آن نیز میتواند شنیده شود. تحت این شرایط است که شاید تمرین براهماری را دلخواه فرد نسازد. اوجایی عملا صدایی تولید نمیکند و میتوان در تنفس ستون مهره ای، هرکجا به تمرین آن پرداخت.

 

هرچند که براهماری از فوائد فراتری برخوردار است اما شاید اوجایی بدلیل سادگی و سکوتش تمرین ترجیح پذیری باشد. شاید نیز اوجایی در برخی زمان های خاص اولویت یافته و براهماری در زمان هایی دیگر. فقط اطمینان یابیید که در حین تنفس ستون مهره ای حتما یکی از آنها را بکار میگیرید تا در بازدم فشار و ارتعاش لازم ایجاد گردد. حال اینکه کدام را بکار میگیرید در اختیار شما خواهد بود. هر یک از این روش ها بنحو قابل ملاحظه ای با تنفس ستون مهره ای، شامباوی، کچاری، سیداسانا و بقیۀ مودراها و بانداهایی که بکار میگیریم، همخوانی دارند.

 

هر زمان که شما آمادۀ  انجام براهماری شدید، آن را درخواهید یافت. براهماری با خیزش رسانایی اکستاتیک حتی در تمایلی بی اختیار، رخ خواهد داد. چراکه لذت بسیاری در پی دارد. آنگاه است که شما در امواج سُرورِ اکستاتیکِ فضای درونی غوطه خواهید خورد. امواجی که از شما در فعالیت روزانه نیز ساطع خواهد شد!

 

 

توجه: برای شرح جزئیات بیشتر دربارۀ تنفس ستون مهره ای به کتاب "تنفس ستون مهره ای" مراجعه کنید.

بعدی | قبلی

  ayp


ayp ayp ayp
ayp ayp ayp

دروس کلیدی
 
             
             
             
   


ayp ayp ayp ayp ayp ayp ayp