AYP persian - تمرینات پیشرفته یوگا دروس اصلی
      ayppersian.com      
           
             
             
   

تمرینات پیشرفته یوگا دروس اصلی

 

 

 

 

 

بعدی | قبلی

 

 

درس 209 گنجاندن تمرینات روزانه در یک جدول کاریِ شلوغ

 

 

نویسنده: یوگانی

 

تاریخ: دوشنبه 27 دسامبر 2004 ساعت 0:34 صبح

 

 

* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس (درس اول، "این بحث برای چیست؟") آغاز نمایند. چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.

 

 

از هر سیستم تمرینات معنوی که پیروی کنیم، در هر حال از شانس هایی برخوردار میگردیم که یا شنیده ایم و یا شخصا آنها را کشف و ادراک خواهیم کرد. کلید اصلی موفقیت، تمرین روزانه است. سفرِ دگرگونی روحی انسان، زمان میبرد و تغییرات درونی ای که منجر به روشن بینی ما میشود، مستلزم پرورش روزانه است. تمرینات معنویِ روزانه بویژه زمانی مورد نیاز واقع میشوند که ما از قبل دارای حرکت (پتانسیل) معنوی باشیم. بدین معنی که ما دارای درجه ای از جریان گشودگیِ درونی هستیم که میتواند هم بواسطۀ تمرینات قبلی در ما حادث و هم بواسطۀ یک "بیداریِ خود به خود" ایجاد شده باشد. اگر صرفا به انرژی هایی که بطور خود به خود در ما به تکاپو مشغولند، اتکاء کنیم، در اینصورت میتوانیم مستعد بی تعادلی هایی گردیم که سفر ما بسوی خانه (سرور بی پایانِ اکستاتیک و عشق الهی) را بطور قابل ملاحظه ای با مشکلات و مصائب روبرو ساخته و بشکل بالقوه ای آن را طولانی تر از حد لازم گرداند.

 

بنابراین بدون اهمیت به نوع رویکرد و سبک (معنوی) و همچنین سطح دستاوردهای (معنوی) ما، آنچه که برای نیل به مقصود در سبکی قابل اتکاء اهمیت دارد، منحصرا به داشتن تمرینات معنوی روزانۀ ثابت و استوار بستگی خواهد داشت. امری که در این مجموعه دروس با همان اولین دستورالعمل در باب مراقبه تاکید شده و بعد از آن نیز با دیگر تمرینات، یادآوری بسیار شد.

 

با بازگشت به دروس مراقبۀ عمیق و تنفس ستون مهره ای، میتوان برخی پیشنهادات ارائه شده را مرور کرد. توصیه هایی که جهت گنجاندن این تمارین در یک جدول کاری شلوغ است. ما هرکجا که حضور داشته باشیم، با بستن چشم ها میتوانیم مراقبه کنیم. در قطار، هواپیما، مترو، اتاق های انتظار و درست در هرکجا. امری که در مورد تنفس ستون مهره ای نیز مصداق دارد. درواقع یک تنفس ستون مهره ایِ سبک را میتوان در حین رانندگی و بازگشت از محل کار به منزل با چشمان باز به انجام رساند. بدون آنکه توجه ما از رانندگی متوقف شود. در اینصورت با رسیدن به منزل میتوان مستقیما سراغ مراقبه رفت. هرچند این یک روال تمرینی مطلوب نیست، اما میتواند در شرایط ضیق وقت (محدودیت زمان) به انجام رسد. اگر بخواهیم میتوانیم هر از گاهی تمرینات خود را قابل انعطاف و مصالحه آمیز به انجام رسانده و در نامناسبترین شرایط نیز عادت رعایت و انجام آنها را حفظ نماییم. در این مورد، ارزش وافری نهفته است. چراکه تداوم تمرینات، پیشرفت ما را در دراز مدت بیمه کرده و این خود کلید نیل به روشن بینی است.

 

مسلما ما در یک دنیای مطلوب و ایده آل زندگی نمیکنیم. حتی بهترین برنامه ریزی ها نیز جهت اجرای تمرین منظم در اتاق مراقبه خویش، میتواند بواسطۀ یک شرایط غیر منتظرۀ خانوادگی و یا سایر رویدادهای مداخله آمیز ابطال شود. اما آیا این بدین معنی است که تمرینات روزانۀ ما نیز باید به باد روند؟ مسلما اگر دارای یک تدبیر (استراتژی) باشیم، خیر. تدبیری که ما در این مجموعه دروس پوشش داده ایم. راه هایی که میتوان بواسطۀ آنها بدون اهمیت به آنچه که رخ داده، تمارین را تداوم بخشید.

 

هرچقدر که روال برنامۀ یوگای ما پیچیده و شامل تمرینات بیشتری میشود،حفظ و تداوم آنها در میانۀ یک جدول کاری شلوغ، ارائه گرِ هم چالش ها و هم فرصت های بسیار خواهد بود. با در اختیار داشتن قطعات تمرینی زیاد برای کار در یک روال پیشرفتۀ روزانه و داشتن زمان کوتاه، میتوانیم تا حدی خلاق بوده و این قطعات را با فشرده سازی به اجرا رسانیم. خواستن، توانستن است و هر کجا که اراده ای وجود داشته باشد، راهی نیز آشکار میگردد!

 

اجازه دهید تا دربارۀ اصول استقرار و ثبات یافتن در عادتی به نام انجام تمرینات معنوی روزانه سخن برانیم. یکی از آسان ترین راه های به اجرا درآوردن چنین عادتی، قانونی است که باید برای خود ایجاد کنیم. قانونی که میگوید ما روال تمرینی خود را قبل از خوردن صبحانه و شام به اجرا درخواهیم آورد. (بدین ترتیب دو بار در روز). چنانچۀ هر دوی این وعده های غذایی از زمان ثباتمندی برخوردار نیستند، میتوانیم بمحض بیدار شدن صبحگاهی و یا ورود به خانه در شبانگاه، تمرینات را انجام دهیم. اگر در سفر باشیم، قضیه کمی پیچیده تر میشود. اما مسلما مادامیکه به این عادت خویش احترام بگذاریم، تمرینات میتوانند با درجات و شدت متفاوتی تحت هر شرایط به اجرا درآیند.

 

داشتن این عادت مستلزم رعایت یک روال کاملی از تمرینات نیست. هیچگاه روال تمرین شامل "یا همه یا هیچکدام" نمیشود. عادت در واقع عبارت از انگیزه و تمایلی است که ما برای انجام کاری در عرصه تمرین معنوی در خویش ایجاد میکنیم. کاری که در زمان مقرر دوبار در روز به انجام میرسد. داشتن این عادت درواقع داشتن "انگیزه و اصرار به تمرین" است. چنین انگیزۀ پرورش یافته ای، بذری برای همۀ تمرینات روزانه محسوب میشود. امری که همچون گرسنه شدن در زمان فرا رسیدن وعده های غذایی است. خود به خود رخ میدهد و ما میخواهیم که غذا میل کنیم. اگر انگیزه و قصد اجرای تمرینات معنوی نیز در ما همچون صرف غذا پرورش یافته باشد آنگاه است که قادر به انجام آنها خواهیم شد. بیشتر روزها خواهیم توانست روال کامل تمرینی را به انجام رسانیم. روزهایی نیز خواهند بود که شاید روال تمرین را ناقص انجام داده و از زمان آن بکاهیم. اما به هر حال، ما همیشه با فرا رسیدن زمان جلسه و نشست، تمرینی را (هرچند مختصر) انجام خواهیم داد. این "همیشه در هر جلسه، تمرینی را انجام دادن" بسیار مهم است.

 

برای تبیین و روشن سازی منظور ما از داشتن "عادت"، بیایید فرض کنیم در یک خیابان شلوغ به ستوه آمده ایم. ما عازم یک قرار ملاقات و نشست تجاری بهمراه شام هستیم که تا زمان خواب ما نیز به طول خواهد انجامید. بر سرعت گام های خود می افزاییم، و با پیچ و تاب دادن خود، مسیر را از میان شلوغی پیاده رو ادامه میدهیم. رستوران تقریبا نزدیک گوشه خیابان در انتظار ماست. اما صبر کنید! یک نیمکت میبینیم. نیمکت خالیِ ایستگاه اتوبوس در کنار خیابان و در میانۀ مردم شتابان در هر سو. اینجاست که باید انگیزۀ رعایت و اجرای تمرینات را در خود ایجاد کنیم. الان وقتشه. پس چه کاری باید انجام دهیم؟ ما توقف میکنیم و برای چند دقیقه ای روی نیمکت نشسته و به مراقبه میپردازیم. شاید فقط دو دقیقه نیز طول بکشد. اما چرا که نه؟ چه کسی برای دو دقیقه قرار ملاقات با ما را رها میکند؟ بدین ترتیب ما عادتِ داشتن نشست و جلسه (معنوی) خود را حفظ کرده ایم. و شگفت آور است که چطور انجام چنین نشست کوتاه و کوچکی، ما را در تمام زمان شبانگاه نوسازی و احیاء (قوا) خواهد ساخت. فقط یک تمرکز چند دقیقه ای و سوق دادن توجه و آگاهی بر روی مانترا. سیستم عصبی از شما "تشکر" میکند و ما برای تداوم شب، آرام تر از پیش خواهیم بود.

 

اما این رویداد، صرفا یک تمرکز یافتن چند دقیقه ای نخواهد بود. بلکه حفظ و تداوم عادت ما به تمرینات دوبار در روز نیز در آن لحاظ شده است. اگر ما روزها و هفته ها دارای چنین جدول کاری شلوغ و سرسام آوری هستیم، میتوانیم صرفا برای چند دقیقه قبل از صبحانه و شام به انجام نشست بپردازیم. نتیجۀ چنین اجرایی، احیاء کنترل ما بر مدیریت همان جدول کاری شلوغ بوده و بدین ترتیب برای یافتن روال تمرینی مجدد، سردرگم نخواهیم شد. رعایت این عادت، همیشه در دسترس ماست و در صورت اجرای آن، خواهیم توانست که با روال کاملی از تمرینات، سیراب گردیم. تمریناتی که میدانیم ما را سرشار و لبریز از سکوت درونی و اکستاسی الهی خواهند ساخت.

 

بنابراین، ایجاد عادت (به تمرین)، اولین وظیفه است و شما باید حفظ این عادت را سرلوحه قرار دهید. حتی اگر بمدت دو دقیقه و روی نیمکت ایستگاه اتوبوس باشد. مهم نیست کجا و در چه حال باشید. ما میتوانیم این عادت را تداوم دهیم اگر بدان سرسپرده باشیم. بدین صورت، خود همین عادت نیز ما را سرسپرده نگاه خواهد داشت. چراکه مبدل به نوعی گرسنگی شده که در زمان مقرر خود فرا میرسد. بدین ترتیب بمحض آزادی یافتن جهت رعایت روال کاملی از تمریناتِ دوبار در روز یوگا، مجددا با تعهد کامل بسمت آن خیز برخواهیم داشت.

 

انجام تمرین چند دقیقه ای بر روی نیمکت ایستگاه اتوبوس برای شرایط استثنایی و بحرانی است که شاید کمتر نیز رخ دهد. بیشتر اوقات احتمال این امر میرود که در زمان تمرین، با شزایط خوب و بر وفق مرادی روبرو گردیم. اجازه دهید تا در مورد اینگونه شرایط صحبت کنیم. چگونه میتوانیم در شرایط اضطراری و بیرون از منزل، یک روال کامل تنفس ستون مهره ای، مراقبه و استراحت چند دقیقه ای پس از آن را انجام دهیم. توجه داشته باشید که محدود کردن زمان این تمرینات هیچ اشکالی ایجاد نخواهد ساخت. فرضا ما در یک روال طبیعی تمرین، 10 دقیقه تنفس ستون مهره ای، 20 دقیقه مراقبه و 5 دقیقه استراحت پایانی انجام میدهیم. این یک روال طبیعیِ 35 دقیقه ای است. حال یک روز شاید فقط 15 دقیقه زمان برای اجرای این روال در اختیار داشته باشیم. در اینصورت میتوانیم فقط 10 دقیقه مراقبه و چند دقیقه نیز به استراحت پرداخته و برخیزیم. حتی میتوان در ابتدا چند دقیقه ای نیز تنفس ستون مهره ای انجام داد. اگر بدانید که باز هم فرصت کوتاهی در پیش دارید، میتوان نوعی تنفس ستون مهره ای سبک را قبل از نشست و در حال "راه رفتن" به انجام رساند. اگر مجبور باشیم تا بین مراقبه و تنفس ستون مهره ای یکی را انتخاب کنیم، انتخاب همیشگی، مراقبه خواهد بود. آنچه که نباید انجام داد، ترکیب همزمانِ مراقبه عمیق و تنفس ستون مهره ای است. دلیل این امر در دروس گذشته مورد بررسی و بحث قرار گرفت.

 

بیایید فرض کنیم که در حال انجام "سطح کاملی" از تمرینات هستیم. یعنی همۀ تمرینات این دروس در میزانی متعادل. بیایید آنها را لیست کنیم. البته این باز هم یک روال تمرینی معمول است. اگر شما در حال انجام تمرینات بیشتر یا کمتری (نسبت به این لیست) هستید خود میتوانید تنظیمات لازم را روی آن پیاده سازید، بویژه هنگامی که یک جدول کاری شلوغ بر سر شما آوار میگردد. نقشۀ کار درواقع عبارت از توسعۀ تدابیری است که ما را قادر سازد تا علیرغم در اختیار داشتن زمان اندک، روال و برنامۀ تمرین را تداوم بخشیده و اجرا کنیم. در این مورد از پیش اندیشه و تدبیر کنید: "اگر زمان تمرین من به نصف کاهش یافت چه کاری باید انجام دهم؟". هیچ پاسخ غلط یا درست صریحی وجود ندارد. فراتر از اصول اولیۀ تمارین، آنچه که اهمیت داشته و اصل مهمی بشمار میرود، در واقع حفظ و تداوم تمرینات در لحظات و مقاطع بحران زمان است که این خود یک هنر محسوب میشود. حال در زیر، لیست کاملی از یک روال برنامه ملایم (معتدل) عنوان میگردد:

 

1) آساناها - 10 دقیقه

2) تنفس ستون مهره ای - 10 دقیقه

3) پمپ چانه - 5 دقیقه

4) باستریکای ستون مهره ای - 5 دقیقه

5) مراقبه (مدیتیشن) - 20 دقیقه

6) سامیاما - 10 دقیقه

7) یونی مودرا - 5 دقیقه

8) باستریکای موضعی یا تاجی - 5 دقیقه (اختیاری)

9) استراحت - 5 دقیقه (یا بیشتر)

 

این برنامه 75 دقیقه زمان میبرد. (یک ساعت و پانزده دقیقه). در این روال و زمان بندی ارائه شده، هیچ چیزِ مقدس و خدشه ناپذیری وجود ندارد. شاید شما بخواهید 20 دقیقه تنفس ستون مهره ای انجام داده و از سامیاما صرف نظر کنید. یا شاید از آساناها صرف نظر کردید. شاید برنامه ای بدون باستریکای موضعی یا ستون مهره ای مد نظر داشتید. همۀ این ترکیبات کاملا بستگی به خود شما خواهد داشت. فقط اطمینان یابید که از مراقبه و استراحت پایانی صرف نظر نمیکنید. این دو بعد از برنامه (که اولی به پرورش سکوت درونی و دومی نوعی گذار تثبیت یافته بسمت فعالیت روزمره فراهم میکند) بنیان همۀ پیشرفت های معنوی را تشکیل خواهد داد. درست پس از مراقبه و استراحت پایانی، تنفس ستون مهره ای از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، تنفس ستون مهره ای، مراقبه و استراحت پایانی، خود روال کامل و قدرتمندی از تمرین را شکل میدهند. همۀ دیگر تمارین، درواقع اثرات همین سیکل از تمرین را ارتقاء و توسعه میبخشند.

 

"سلسله مراتب" یاد شده، راهبردی را به شما ارائه میدهد که بواسطۀ آن میتوانید در مواقع محدودیت زمان، به ترکیب و کوتاه سازی، حذف و تعدیل برنامه (سادانا) بپردازید.

 

بنابراین فرض کنید که ما این روال تمرینی بیش از یک ساعت را در اختیار داشته و در عین حال بطور ناگهانی شرایط از کنترل خارج و درمی یابیم که صرفا 30 دقیقه زمان برای جلسه بعد از ظهر در اختیار داریم. تمرین گرِ بدون طرح و برنامه، احتمالا بیخیالِ نشست تمرین شده و آن را به فردا موکول میکند. همانطور که گفتم، دیدگاهِ یا همه یا اصلا هیچ. این تدبیرِ خوبی نیست. چراکه نه تنها فوائد یک روال فشرده و استادانه را از دست میدهیم، بلکه عادت تمرین دوبار در روز خود را نیز تضعیف خواهیم کرد. انگیزه به اجرای تمرین نیازمند دوبار تقویت روزانه است. فقط نیمکت ایستگاه اتوبوس را به یاد بیاورید که اگر این حالت برای حفظ و تداوم عادت به تمرین، کافی و خوب باشد، پس در اختیار داشتن 30 دقیقه زمان در یک اتاق نسبتا ساکت و مجلل، کافی و ایده آل نخواهد بود؟ بله، واقعا خواهد بود. بنابراین در زیر پیشنهاداتی در جهت آنچه که میتوانیم روال تمرینات را به بهترین وجه انجام دهیم ارائه میشوند.

 

ابتدا اینکه ما باید روی مراقبه سماجت ورزیده و در آن ثابت قدم باشیم. مراقبه همواره اولویت نخست است. اما اگر بخواهیم برخی از دیگر تمرینات را نیز انجام دهیم، میتوان زمان مراقبه را در یک برنامه 30 دقیقه ای به 15 دقیقه کاهش داد. میدانید که همواره باید 5 دقیقه در انتهای برنامه تمرینی به استراحت پرداخت تا با گذاری هموار بسمت فعالیتهای روزمره راهی گردیم. پس تا اینجا 20 دقیقه برنامه پر شده و 10 دقیقۀ دیگر نیز در دسترس داریم. تمرین مهم بعدی همان تنفس ستون مهره ای است که میتوان قبل از انجام مراقبه، 5 دقیقه به تمرین آن پرداخت. 5 دقیقه دیگر از زمان باقی است که میتوان صرف تمرینات دیگر کرد. کدام تمرین را انتخاب کنیم که 5 دقیقه زمان ببرد؟

 

اینجا دیگر بستگی به سایر اولویت های تمرینی شما خواهد داشت. اگر تمرین سامیامای خود را دوست دارید، میتوانیم این 5 دقیقه باقی مانده را به آن اختصاص داده و از تمرین آساناها، پمپ چانه، باستریکای ستون مهره ای و یونی مودرا صرف نظر و یا هر کدام را در زمان 5 دقیقۀ روزهای آتی انجام دهیم. اگر خواستار تمرین پمپ چانه و باستریکای ستون مهره ای (در این 5 دقیقه) باشیم، بواسطۀ نیرنگی میتوان هر دو را به انجام رساند. میتوان بمدت سه تا پنج دقیقه، هر دوی این تمرینات را در ترکیب با یکدیگر انجام داد. یعنی انجام باستریکای ستون مهره ای در حالیکه همزمان به اجرای پمپ چانه نیز میپردازید. هرچند کار ایده آلی نیست اما نوعی تزریق و ترکیب از این دو تمرین ارائه میدهد. مثل حالت: یکی بخر، دو تا ببر! با این سناریو، مسلما ما از کومباکا در پمپ چانه صرف نظر کرده و احتمال زیاد فرصتی برای یونی مودرا نیز نخواهیم داشت. شاید بتوان پمپ چانه را در دقایق پایانی تنفس ستون مهره ای گنجاند. در اینصورت شما به نوع سبک و ملایمی از پمپ چانه فراخوانده میشوید.

 

علاوه بر این، میتوان در کمتر از یک دقیقه، قبل از نشست تمرین، به نوعی چرخۀ حرکات و وضعیت ها مثل روال"سلام بر خورشید" پرداخت. چرخۀ حرکاتی که شامل خم به عقب، پیچ راست و چپ، و خم به جلو (لمس انگشتان پا) است و کوتاه و پشت سر هم به انجام میرسند. کمی اودیانا یا نولی نیز میتوان انجام داد. همۀ عناصر لازم برای یک روال آسانای کامل را میتوان بدین ترتیب و در عرض همین یک دقیقه به انجام رسانده و در اختیار داشت. امری که خیلی نیز از حالت مطلوب به دور نیست و میتوان آن را در بخش آساناهای برنامه و قبل از نشست به انجام رساند.

 

بدین ترتیب ما میتوانیم در صورت مواجهه با محدودیت های زمانی، روال نسبتا خوبی از اجزای یک برنامه را در 30 دقیقه به انجام رسانیم. امری که میتواند حتی در زمان کمتری نیز به اجرا رسد. البته، بدین نحو تمرینات بیشتری ساقط شده و از دست خواهند رفت. اما بدانید که ما همیشه و در هر حال میتوانیم تمرین خود (حتی فقط یکی از این تمارین) را در زمان مقرر، به اجرا رسانده و داشته باشیم. حتی اگر این امر مستلزم نشستن در صندلی ایستگاه اتوبوس و برای دقایقی آگاهی به مانترا باشد. امری که هرچند اندک و کوتاه است، اما ما را به درون آگاهی سرور آمیز و خالص فرو میبرد.

 

باید توجه داشته باشید که ما هیچیک از تکنیک هایی که "بموازات" نشست تمرین انجام میشوند را حذف نمیکنیم. روش هایی چون سیداسانا، مولاباندا/ آشوینی، شامباوی، اودیانا/ نولی و کچاری. این تکنیک ها همگی میتوانند بدون اهمیت نسبت به محدودیت داشتن زمان در تمام نشست های تمرینات پایۀ ما در هر جلسه گنجانده شوند. براستی که روزی ادراک خواهیم کرد که همۀ آنها در شکل رسانایی اکستاتیک و خیزش یافته در سیستم عصبی، به فعالیت های روزمره ما سرایت خواهند کرد. آن زمان است که مودراها و بانداها به بخشی از کارکرد فیزیولوژی عصبی ما مبدل گشته و ما هیچگاه آنها را از دست نخواهیم داد. 

 

و صد البته باید مراقب تمریناتی که قرار است در معرض انظار عمومی انجام دهیم باشیم. بعنوان مثال، انجام یک تمرین کامل پمپ چانه در سالن انتظار فرودگاهی شلوغ، احتمالا موجبات از راه رسیدن تیم امداد و نجات را سبب خواهد شد. یا اینکه جن گیری را نزد شما گسیل خواهند داشت!! یک نشست باستریکای شدید و قدرتمند نیز ممکن است به فرجام مشابهی بیانجامد. اما اکثر این تمرینات میتوانند محتاطانه در فضاهای عمومی به انجام برسند. قطعا میتوان تنفس ستون مهره ایِ ملایم، مراقبه، سامیاما، مولاباندا، اودیانا / نولی ملایم و کچاری را در همۀ این شرایط بکار گرفت. شامباوی نیز اگر با چشمان کاملا بسته انجام گیرد، آنقدرها دیده نخواهد شد. روشی که در هر حال توصیه میشود. حتی سیداسانا نیز میتواند در یک مکان عمومی محتاطانه انجام گیرد. کافی است یکی از کفش ها را از پا درآورده و پاشنۀ پا را به زیر ناحیۀ عجان تماس دهیم. گاهی موقعیتی و مکانی که در آن گرفتار می آییم تعیین گر نوع تمرینات و روش های ما خواهد بود. چنانچه این نقل قول کهن میگوید: "بهترین جنبۀ شهامت، احتیاط است". (فرد با شهامت باید محتاط باشد).

 

اگر ما با محدودیت های زمانی و مکانی روبرو گردیم، راههای بسیاری جهت ترکیب و فشرده سازی تمرینات وجود خواهند داشت. به غیر از تنفس ستون مهره ای، مراقبه و استراحت پایانی، بقیه گزینه های تمرینی تماما بستگی به اولویت های شخصی شما دارند. روی آنها فکر کنید. وقتی نیاز شما بدانها برانگیخته شد، میتوانید بواسطۀ راههای شگفت انگیز و خلاقانه، تمرین آنها را حفظ و تداوم دهید. از طریق باکتی است که همیشه راهی را خواهیم جُست.

 

مسلما در این دنیای شلوغ و در جهت به اجرا درآوردن تمارین، با چالش های بسیاری که زمان ما را محدود میسازد مواجه خواهیم بود. هرچقدر که به برنامه تمرینی یوگا (سادانا) ادامه میدهیم، اشتیاق معنوی (باکتی) ما قدرتمند تر شده و راههایی را برای حفظ تمرین در زمان اضطراری و در دسترس خود، خواهیم یافت. با همۀ این موارد، باز هم شاید گاهگاهی مواردی رخ دهند که زمان ما را محدودتر سازند. به همین دلیل، خردمندانه این است که به توسعۀ رویکرد و منشی انعطاف پذیر و تمایلی صلح آمیز (قابل مصالحه) مرتبط با اینگونه موقعیت ها داشته و تمرین را هرچقدر نیز اندک به انجام رسانیم. بدین طریق، همواره به عادت تمرین دوبار در روز احترام خواهیم گذاشت. اگر این کار را انجام دهیم، در این دنیا هیچ مانعی وجود نخواهد داشت که بتواند ما را از نیل به مقصد الهی خویش بازدارد.

 

 

استاد در درون شماست.

بعدی | قبلی

  ayp


ayp ayp ayp
ayp ayp ayp

دروس کلیدی
 
             
             
             
   


ayp ayp ayp ayp ayp ayp ayp