|
تمرینات پیشرفته یوگا دروس اصلی
درس 221 پرسش و پاسخ - گسترش فضای قلب
نویسنده: یوگانی
تاریخ: چهارشنبه 21 جولای 2004 ساعت 3:39 بعد از ظهر
* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس (درس اول، "این بحث برای چیست؟") آغاز نمایند. چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.
پرسش: من واقعا از شرح و تبیین تکنیک تنفس قلبی شما لذت بردم. (درس 220#). من با تنفس ستون مهره ای تجارب خوبی داشته ام از وقتی که 6 ماه پیش آن را آغاز کرده و این روش بُعد جدیدی بر آن می افزاید. با انجام تنفس ستون مهره ای قاعده مند، اغلب حس میکنم در فضایی بی حد و حصر و گسترش یافته، گشوده میشوم. فضایی که گاهاََ فقط خلایی مسرت بخش است. در سایر زمان ها نیز اصوات بسیار دلپذیری میشنوم، مثل صدای جریان آب در طبیعت، زنگ های کلیسا یا موسیقی هایی که هیچگاه با گوش های خود نشنیده ام. گاهی نور طلایی یا ترکیبی از رنگ ها را رویت میکنم. گاهی نیز اصلا از نور خبری نیست. نمیدانم همۀ این تجارب از کجا نشات گرفته و چه خاستگاهی دارند. اما معمولا تجاربی بسیار بسیار دلپذیر در فضایی گسترده هستند. فضایی که بنظر در قلبم وجود دارد اما بی نهایت بزرگ تر از بدن مادی من است. در چند روز گذشته تنفس قلبی را نیز در پایان تمریناتم تمرین کردم. هرچند که خودم را زیاد مذهبی نمیدانم، اما پیش زمینه و گرایشات مسیحی دارم. بدین ترتیب در این نوع تنفس، تجسم میکنم مسیح از چشم سوم به قلبم آمده و باعث میشود تا بواسطۀ بازدم، هر ناخالصی موجود در آن بسمت چشم سوم بالا رفته و خارج گردد. بدین نحو، فضای درونی با امواج عظیمی از عشق و مهربانی و حس توصیف ناپذیزی از توان و هدفمندی سرشار میشود. تجربه ای شگفت آور که موجب شده تا پس از تمرینات، بی وقفه (دور منزل) راه بروم. آیا این عیسی مسیح، در درون من است؟ یا چیز دیگری است؟ هرآنچه هست باشد، فقط من این تجربه را بیشتر میخواهم.
پاسخ: چه تجربۀ زیبایی. این مثال شگفتی است از این مورد که چطور تنفس ستون مهره ای با مراقبۀ عمیق و سایر تمارین ترکیب یافته و منجر به گشودگی قلب بعنوان بخشی از پالایش همه جانبه و جامع سیستم عصبی میشوند. با بسط و گشایش سیستم عصبی، ما به "فضای قلب" ورود می یابییم و حس های لذتبخش درونی شکوفایی آغاز میکنند. واژۀ سنسکریت برای چاکرای قلب "آناهاتا" است که بمعنای صدای بی بازخورد (صدایی که بر خلاف سایر صداها از برخورد دو چیز بهم ایجاد نمی شود - مترجم) است. تجارب حسیِ خیزش یافته در فضای قلب از هیچ نشات گرفته و همزمان میتوانند در هرکجای درون نیز تجربه گردند. این اصوات "بی بازخورد" بوده و انوار درونی نیز "بی منبع" هستند. (یعنی بدون منبع اولیۀ تابشی - مترجم). آنچه در فضای قلب وجود دارد، صرفا هست و گویی در آن فضا عملکرد علت و معلولی وجود ندارد. آنچه که هست، صرفا تابشی از کیفیات (ویژگی های) سُرور آگاهی خالص است که بشکل بی پایانی از درون تراوش یافته و در ادراک پالایش یافتۀ ما تجلی می یابد. تجلی کیفیاتی از سرچشمۀ جاودان و ازلی سُرور درونی ما.
در تنفس قلبی بواسطۀ فراخوانِ یک تاثیر گذار به فضای قلب خویش، که میتواند ایشتا یا آرمان مطلوب ما باشد، نوعی حس سرزندگی ایجاد میشود که متناسب با شدت قصد و گشودگی ما در دریافت حقیقت و هارمونی (هماهنگی)، رخ خواهد نمود. همۀ ما میدانیم که در زندگی هر روزه، خواسته ها (و عادات) مثبت فضای قلب ما را گشایش بخشیده و به ما روح میبخشند. بالعکس، اهداف و خواسته ها (و عادات) منفی، فضای قلب ما را درهم شکسته و ما را از پای در می آورند. (بی حس و روح شدن). با تمرینات پیشرفتۀ یوگا ما در حال کار روی گشودنِ سطوح بسیار عمیق تری از سیستم عصبی هستیم. آنقدرها عمیق که تجربۀ ما بسمت و سوی قلمروهای آسمانی و افلاکی (Celestial Realms) میل می یابد. همۀ آنها در درون ما حاضرند. در آنجاست که خواسته ها (و عادات) منفی با عشق خالصِ برخاسته از کیفیات الهیِ درون، عجین شده و بدین ترتیب تجربۀ درهم شکستگی و گرفتگی های قلبی کم و کمتر میشود. حتی اگر در دنیای فیزیکی و پر کشمکش نیز به گشت و گذار بپردازیم این تالمات قلبی دوامی نخواهند داشت. چراکه ما به گسترش خویش اهتمام ورزیده و طبیعتا خویش را بیشتر با درون، هویت خواهیم بخشید. جایی که تماماََ سُرور است و زوالی ندارد.
اگر ما دارای پیش زمینه ای مذهبی باشیم، برگزیدن ایشتایی همراستا با عقائد و سنت خویش میتواند در تنفس قلبی بسیار خوب کار کرده و جواب دهد. این ایشتا برای هر شخص در هر مکتب و سبک اعتقادی که تمنایی خالصانه برای حقیقت داشته باشد، به یک اندازه عالی عمل خواهد کرد. چراکه وجود سرسپردگی به آرمان مطلوب، سبب ساز ایجاد پالایش و گشودگی قلب میشود. بنابراین همانطور که در دروس پیشین نیز مطرح گردید، رعایتِ سرسپردگی یا باکتی همۀ تمرینات دیگر ما را بدلیل یکپارچگیِ درخت یوگا، تحریک میسازد.
در اینجا ارتباط شگفتی با تمرین سامیاما بوجود می آید. تمرینی که ابتدای امر در درس 150# مطرح گردید. گسترش فضای قلب ما مقارن با گسترش سکوت درونی انجام میگیرد. میدانیم که سکوت درونیِ (پرورش یافته در مراقبۀ عمیق) ذخیره گاه بیکران قدرت الهی است که ما در حین تمرین سامیاما، از طریق سوتراهایمان در آن محو میگردیم. بواسطۀ این کار، ما پرورش سکوت درونی را در جهات بسیار و متناسب با طیف سوتراهای مورد استفاده، گسترده میسازیم. این همان گسترش فضای قلب ما است. ما این گسترش فضای قلب را در حین روال تمرینات و به طرق مختلفی به انجام میرسانیم. هرچند که در اکثر دروس این سایت حرفی از قلب به میان نیامده است اما در واقع قلب و کار روی آن، در بطن همۀ تمرینات پیشرفتۀ یوگایی که انجام میدهیم نهفته است. این مرکز انرژیِ معنوی که در موضعی خاص تصورش کرده و نامش را "قلب" مینهیم، نهایتا مبدل به هر چیز میشود.
هدف از گشودگی قلب آن است که سکوت درونی، حس های درونی ما و سُرور اکستاتیک، بتدریج همۀ پیرامون ما در دنیای فیزیکی را دربرگیرند. آنگاه است که ما همۀ دنیا را از طریق همان حس هایی که شما در فضای قلب خویش تجربه کردید به تجربه خواهیم نشست. با همان کیفیتی که شما در مراحل اخیر گسترش درونی در فضای قلب تجربه کرده و شرح دادید. در نهایت قلب ما با بسط و گسترش، همۀ هستی را دربر خواهد گرفت. بیرون ما نیز چون درون گشته و درون ما، همچون بیرون میگردد. معمّایی الهی! این همان تجربۀ وحدت است. در آن شرایط و بمحض بازدم از فضای قلب، این همۀ هستی است که پاکسازی میشود.
شاید این تجربه ای بسیار عرفانی بنظر آید. با این وجود چنین تجربه ای بالقوه در نهاد سیستم عصبی بشر ریشه دارد و ما بواسطۀ انجام تمرینات روزانه و سرسپردگی به آنها، چنین استحاله ای را در بیولوژی سیستم عصبی خویش پی افکنده و پرورش میدهیم. ما اصلا برای چنین تجربه ای سیم کشی شده ایم. همۀ ما عُرفایِ در حال ایجاد هستیم.
استاد در درون شماست. |
دروس کلیدی |
||||
|
||||||