تمرینات پیشرفتۀ یوگا دروس اصلی

 

 

 

 

 

بعدی | قبلی

 

 

درس 185 پرسش و پاسخ - نقشِ عقل

 

 

نویسنده: یوگانی

 

تاریخ: یکشنبه 9 می 2004 ساعت 1:58 بعد از ظهر

 

 

* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس (درس اول، "این بحث برای چیست؟") آغاز نمایند. چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.

 

 

پرسش: من حدود یک ماه یا بیشتر است که مقالات حاضر در این مجموعه دروس را مطالعه میکنم. برای من واقعا شگفت آور است که میبینم افراد چگونه به آزمایش و تجربۀ یوگا پرداخته و نتایج و ثمرات تمرینات خود را اکتشاف میکنند. من میخواهم موضوعی را به اطلاع شما برسانم.

 

با مطالعۀ همۀ این مجموعه دروس و مقالات، دریافتم که افراد از منظر و دیدگاه خود به شرح جلوۀ نور و سایر موارد میپردازند. آنچه که من دربارۀ دیدگاه آنها حس میکنم این است که اغلب آنها حتی قبل از آغاز به تمرین یوگا، تمایل دارند پیش تصوّری از این رویت نور داشته باشند. یا پیش زمینه ای داشته باشند از آنچه که معتقدند تجربۀ توسعۀ کوندالینی در سیستم عصبی است. آنچه که من دوست دارم تبیین کنید این است که آیا یک یا دو سال زمان برای بیداری کوندالینی توسط تمرینات یوگا، کافی است. به باور من اینگونه تجارب ممکن است، فقط در حدود 10 درصد صحت داشته باشند. هرچند که من شخصا نمیتوانم قضاوت و اظهار نظر کنم. ایدۀ من بر این حقیقت استوار است که برای داشتن تمرینات و تجربیات خوب در یوگا، رعایت برخی انضباط ها در زندگی بسیار ضروری است. پرهیزاتی چون عدم مصرف الکل و دخانیات و حفظ رژیم هایی که بدن و بویژه سیستم عصبی ما را از هرگونه اثرات اعتیاد آور رها میسازند. 

 

نکته ای که من سعی دارم اینجا بیان کنم این است که تمرین یوگا بدون هیچ گونه جنانا (راه عقل - به فرهنگ اصطلاحات مراجعه کنید) میتواند یک تمرین بی اثر و بی فایده باشد. (... من نمیگویم که آنها مطلع و وارد نیستند).

 

اصطلاح یوگا بمعنی اتحاد است و صرفا نمیتوان از طریق تمرین آسانا به چنین اتحادی نایل شد. (البته من اینجا قصد تردیدگرایی و سخنان طعنه آمیز ندارم). فقط زمانی که کارما یوگا با جنانا (عقل) ترکیب شود ما را در رسیدن به نیروانا یا موکتیِ نهایی یاری خواهد کرد.

 

دلیل آنکه من به جنانا پرداختم این است که این سبک (جنانا یوگا) با من سازگار است. جنانا کاوشی در خویشتن محسوب گشته و آهامکارا (Ahamkara) و سایر دیدگاه های نفسانی (خودخواهانه) دربارۀ دنیایی که مشاهده میکنیم را از میان میبرد. جنانا قادر است که معنیِ واقعی یوگا را به یک یوگی یا یوگینیِ مستعد تفهیم کرده و همچنین آنها را در میانۀ دنیای مادی به موکتی (رهایی) واصل کند.

 

من از شما درخواست میکنم که نوشته ها و مقالات بیشتری راجع به جنانا یوگا (راه عقل و خرد) ارائه دهید. جنانا با آشکار کردنِ مایا و توهمی که همۀ ما در آن زندگی میکنیم موجب میشود تا نور حقیقی دنیا را نظاره کنیم.

 

پاسخ: سپاس از شما برای ارسال این نوشته و به اشتراگ گذاری آن.

 

ما در این مجموعه دروس با مراقبه که مستقیما سکوت درونی را ارتقاء میدهد، آغاز کردیم و چون همۀ شاخه های یوگا درهم متصل هستند، این تقویت سکوت درونی موجبات جان گرفتنِ یاماها و نیاماها (مراعات و پرهیزات - شاخۀ اول و دوم یوگا) را فراهم می آورد. همان عناصرِ مربوط به رفتار و کردار که شما بعنوان تمهید و مقدمه ای بر بیداری کوندالینی لازم دانستید. بنابراین ما خود به خود از طریق به عمق رفتن، به چنین رفتارهای (مثبتی) نزدیک شده و منش ما بشکلی طبیعی تغییر میکند. آنقدرها به دستورالعمل های مرتبط با رژیم غذایی و عادات شخصی نیاز نیست. چراکه با سکوت درونیِ خیزش یافته، سیستم عصبی بی اختیار طالب چنین کیفیاتی میگردد.

 

در اینصورت است که شخص بی تردید آمادۀ تحریک کوندالینی است. این امر میتواند در طی چند سال انجام گیرد؟ احتمالا بدون تجربۀ قبلی در این زندگی یا زندگی های دیگر یک بیداریِ کامل میسر نخواهد شد. بسیاری از افراد هستند که از قبل برای چنین رویدادی آماده اند و تجربه های پیشرفته نیز در آنها واقعی بوده و حاکی از همین مورد است و اصلا ناشی از پندار و تجسم نیست. تنفس ستون مهره ای در همراهی با مودراها و بانداها برای هرکسی خوب است و منجر بیداری انرژی های اکستاتیک در زمان مناسب میشود. هر کس باید از سطحی کار کند که با توانایی و سرعت شخصی او سازگار باشد و این دروس بر پایۀ همین نکته طراحی شده اند. پس شما دانستید که در اینجا افراد با سطوح تجربۀ بسیار مختلفی حضور دارند و همه در جهت گشودن حقیقت درونی در حرکت هستند. این شگفت آور است !

 

جنانا (راه معرفت) در سرتاسر این دروس درشکل پرسشی اساسی تنیده شده و حضور دارد. "من کیستم؟ آیا عرصه ای فراتر وجود دارد؟". و عزمِ بکارگیری تمرینات از همین پرسش نشات میگیرد. هر دو جنبۀ پرسش (که باکتی را پرورانده) و عزم (که عمل به تمرینات را میپرورد) بعنوان عمل هایی که از عقل و خرد سرچشمه میگیرند، آغاز میشود. غیر از این دو عملکردِ بنیادینِ یوگیانه، عقل تمایل به ساختن خیال پردازی های بی انتها دارد که آنقدرها کمکی به یوگا نمیکند. پس این تمرکز است که اشتیاق به تمرین را دامن میزند، نه تجزیه و تحلیل های بیش از حد، مگر آنکه همسو با الهام بخشیدن به انجام تمارین انجام گیرد. چنین امری بنظر ساده است. اینطور نیست؟ امری که پاسخ شما را نیز برآورده میکند.

 

اگر شما برای چندین ماه به تمرین مراقبۀ عمیق روزانه طبق آموزش این مجموعه دروس بپردازید، خواهید دید که عقل چگونه بشکلی طبیعی با چنین رویکرد کارآمدی در یوگا همسو و هماهنگ میشود. من عمدا در این درس ها از برپاسازیِ عمارتی برای جنانا اجتناب کرده ام. چراکه جنانا میتواند برای اغلب افراد منجر به انحراف از روال پایه و اصلی این دروس شود. یعنی بیرون رفتن آگاهی بسمت پیچ و خمی از مفاهیم، بجای درون نگری و نیل به سادگی و قدرتِ سرور آگاهیِ خالص که به قلمرو بی پایانی از اکستاسی (جذبه) ختم میشود. 

 

تجربیات معنوی، بسیار هستند و اگر آنها الهام بخش ما برای تداوم تمرینات روزانه شوند، خوب است. اگر اینگونه تجارب رو به افول رفتند نیز میتوانند همچنان رویدادی الهام بخش برای شخص در تداوم تمرین باشند. دو علت اصلیِ شرح و ارائۀ تجربیات در این دروس اول عبارت است از همین الهام بخشی آنها برای تداوم راه و دوم بدلیل اهمیت تمرینات گام به گام و تدریجی است، بنحویکه پالایش و ناراحتیِ بیش از حد ایجاد نشود. در غیر اینصورت، تجربیات میتوانند عاملِ انحراف توجه از روند تمرین شوند. امری که ما به کرّات ذکر کرده و احتمالا شما ملاحظه کرده باشید. بنابراین ما با گذار انرژی و مراحل آن، از تجربیات ایجاد شده لذت برده (اگر از این تجربیات برخوردار بودیم) و آنگاه به آسانی آگاهی را به تمرینی که در حال انجام هستیم معطوف میکنیم.

 

عامل اصلی و مهم در این مجموعه دروس، تمرینات روزانه است که زمینه ساز تحریک سیستم عصبی برای پالایش و گشودگی میشود. عقل (ذهن) و احساس (قلب) در جهت الهام بخشی و برپاییِ تمرینات بکار گرفته میشوند، نه به منظوری دیگر. نگرانی در ارتباط با عادات شخصی و شیوۀ زندگی ضرورتی ندارد. اگر اشتیاق به انجام مراقبه داشته باشیم، بدون اهمیت به آنچه که میخوریم یا میکشیم (دود میکنیم)، عادات یوگیانه و سالم (بتدریج) رخ مینمایند! پس از آغاز مراقبه، ناخالصی ها (شامل رفتارهای ناهمسو با یوگا) رو به افول خواهند نهاد. خود تمرینات کار را بعهده گرفته و همۀ خوبی ها و هدایا بشکلی طبیعی از راه خواهند رسید. از جملۀ این خوبی ها، افزایش مستمرِ ادراک خردمندانه از ظرائف و پیچیدگی های فرآیند یوگا است که از طریق مشاهدۀ مستقیم رخ خواهد نمود.

 

پالایش و گشودگی سیستم عصبی، کتاب بسیار جالب توجهی برای غور و مطالعه است که هر روز برای ما صفحۀ جدیدی سرشار از معرفت و دانش مقدس میگشاید. ما این کتاب هستیم.

 

 

استاد در درون شما است.

 

توجه: برای مباحث بیشتر مرتبط با نقش خرد، معرفت و خوکاوی در مسیر یوگا به کتاب "خودکاوی" مراجعه کنید.

بعدی | قبلی