|
تمرینات پیشرفتۀ یوگا دروس اصلی
درس 176 پرسش و پاسخ - کالبد شکافیِ سامیاما
نویسنده: یوگانی
تاریخ: پنج شنبه 29 آوریل 2004 ساعت 11ک35 صبح
* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس (درس اول، "این بحث برای چیست؟") آغاز نمایند. چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.
پرسش: سوالی که در من ایجاد شده، مرتبط با مراحل و شرح سامیاما است که بدون این دو گزینه، یادگیری ممکن نیست. درست است؟
بنظر میرسد که کتاب یوگا سوترا هشت مرحله را تبیین کرده است که هدف سه مرحلۀ آخر آن (دارانا، دیانا، سامادی)، سطوحی میباشند که آگاهی شخص با تمرین در آنها به جریان می افتد. این درحالی است که وقتی دارانا تمرین میکنیم، هنوز در سطح دیانا و سامادی نخواهیم بود و پس از آنکه دارانای من به سطح دیانا رسید، من در سطح دارانا و سامادی نیستم و زمانی که آگاهی به سامادی نائل میشود، دیگر در دارانا و دیانا نیستیم. آیا صحیح است؟
چطور میتوان بطور ترکیبی این سه سطح را باهم تجربه کرد؟ شاید فقط با نیل به سامادی این امر ممکن میشود. بنابراین من میتوانم آگاهی خود را بمنظور تولید افکار تنزّل دهم، تا دارانا دارای موضوع شده و تمرین من با حالت پایدار وجودی یعنی سامادی غسل داده شود. دیانا با محو شدن دو مرحلۀ دارانا و سامادی رخ خواهد داد. درست است؟
بکارگیری تمرکز در تمرین سامیاما بر روی سکوت درونیِ ایجاد شده در مراقبه، انجام میگیرد. سکوتی که نوعی سامادی محسوب میشود. در اینصورت لطفا شرح دهید که کدامیک از مراحل سامادیِ مطرح در یوگا سوتراهای پاتانجالی با این نوع سامادی مطابقت دارد؟
میدانم که این موارد تماما برای هرکس متفاوت بوده و بستگی به حدی دارد که شخص در مراقبه عمیق شده است. اما سوال دوم به قوت خود باقی است که سطوح و مراتب سامادی که در فصل اول سوتراهای پاتانجالی تبیین شده به آسانی قابل تشخیص نیست.
شاید ما نیازی به فهم این سلسله مراتب نداشته باشیم.
پاسخ: گفتۀ پایانی شما صحیح است: "شاید ما نیازی به فهم این مراحل نداریم".
زمانی که ما برای رانندگی سوار ماشین میشویم، هیچ ادراک و فهمی از کلیۀ اموراتی که در زیر محفظه موتور رخ میدهند نداریم. فقط پدال گاز را فشار داده و به پیش میرویم. تمرینات یوگای پیشرفته، که بخوبی یکپارچه شده اند نیز اینگونه هستند. آنچه لازم است بدانیم، فقط جای کنترل هایی است که میتوان به آسانی بکار گرفته و با استفاده از آنها حرکت کرد. همۀ تمریناتِ این مجموعه دروس همینگونه هستند.
به یاد داشته باشید که تلاش پاتانجالی در راستایِ شرح و کالبد شکافیِ کارکردهای سیستم عصبی انسان بوده است. سیستم عصبی کماکان در جای خود حضور دارد و او (یا من و شما) نمیتوانیم نحوۀ کار آن را توضیح دهیم. ما فقط میتوانیم با سعی و خطا آن را شرح داده و اصول پایۀ آن را ادراک کنیم و در راستای گشودگیِ آن، کنترل هایی را اکتشاف و از آنها برای مزیت و فایده ای که دارند اسفاده کنیم.
دارانا، دیانا و سامادی لغاتی هستند که فرآیند آگاهانۀ ذهن را از جنبه های مختلف توصیف میکنند. فرآیندی که میتواند در دو جهت پیشروی کند (در جهت درون با مراقبه و در جهت بیرون با سامیاما). در جهت درون بواسطۀ توجه روی یک موضوع در مراقبه (که همان دارانا روی مانترای صحیح است)، محو شدن (دیانا)، نیل به سکوت خالصِ درونی (سامادی) و در جهت بیرون بواسطۀ سکوت درونی (یا سامادیِ ساکن در سیستم عصبی که میتواند سطوح مختلفی داشته باشد و موشکافی جزئیات آن اهمیتی ندارد)، توجه یا ایجاد حس ظریف به یک موضوع (دارانا روی سوترا) که همان رهایش (دیانا) آن در سکوت است. آنگاه است که یک جریان الهی از سکوت درونی پدیدار میشود. سامیاما بدین ترتیب پالایش (تذهیب) و کرامات را ایجاد میکند.
ما برای انجام تمرینات سادۀ مراقبه و تنفس ستون مهره ای نیازی نیست که همۀ این سطوح و جریانات را بفهمیم. خود تمرینات برای فعال سازیِ ساز و کارِ سیستم عصبی کفایت میکنند. عناصر متمایزی که توسط پاتانالی تعریف شده است، اغلب بشکل همزمان و در همپوشانی با یکدیگر رخ میدهند. میزانی از سکوت درونی پس از آنکه مراقبه برای چند ماهی انجام شد، در تمام لحظات جاری است. دارانا در دریایی از سکوت، چیز خیلی کوچکی است. یک توجه آنی به چیزی که فوراً با توسعه یافتن عادت مراقبه، در ذهن رها میشود و این رها شدن، دیانا است. همۀ اینها فرآیندی ذهنی است که موجبات پرورش و بهره برداری از کیفیت طبیعیِ سکون یا سکوت درونی در ذهن را فراهم می آورد. در انجام این کار، هر چیز در بدن ما نیز به تغییر گرائیده و بنیادی برای ظهور و خیزش اکستاسی در سلسلۀ اعصاب برپا میشود. نهایتا با پیوند سکوت و اکستاسی، مرحلۀ اتحاد در روشن بینی فرا میرسد. مرحله ای که سرشار از سُرورِ اکستاتیک و جریان عشق الهیِ پایدار و همیشگی است. این همان مقصدی است که همۀ ما بر روی زمین و برای آن طراحی شده ایم. این همان "اتوموبیلی" است که در حال راندن آن هستیم.
همۀ آنچه که ما نیاز داریم بدانیم خود تمرینات هستند. هدف اصلی از فهم عقلایی (تشریح فرآیند بشکل شاخه ها و سطوح نامگذاری شده)، حفظ دلگرمی ما برای تداوم انجام تمرینات روزانه است. در غیر اینصورت ما نیازی به دانستن کارکردهای درونی نداریم. همۀ آنها تحت عملیاتی در زیر محفظه (موتور) در جریان هستند. فقط پدال گاز را فشار داده و پیشروی کنید. به همین سادگی. آنقدر ساده که بسیاری برای هزاران سال آن را از دست داده اند و اینک زمانی فرا رسیده است تا هر کس نسبت به آنچه که همۀ ما از آن برخورداریم اطلاع یابد. اطلاع از سیستم عصبی انسان که دروازه ای به روی الوهیت است و به آسانی با اشراف بر کنترل ها و اهرم های سادۀ آن، گشوده میشود. این همان مقوله ای است که این مجموعه دروس بدان میپردازند. فقط به همین مبحث، نه هیچ چیز دیگر. دانش معنوی فقط با استفاده از نتایج قابل اعتماد است که پیشرفت یافته و بهره میبرد. نتایجی که هرکس میتواند با استفاده از موثرترینِ روش ها تولید کند. و دانش معنوی همیشه برای گشایشِ الوهیت درون، حتی در جستجوی راه های بهتری است. راه هایی که اصول طبیعیِ نهفته در سیستم عصبی را بکار میگیرند.
استاد در درون شماست.
توجه: برای توضیحات بیشتر دربارۀ سامیاما به کتاب "سامیاما" مراجعه کنید.
|
دروس کلیدی |
||||
|
||||||