|
تمرینات پیشرفتۀ یوگا دروس اصلی
درس 121 پرسش و پاسخ - پراتیاهارا : گسترش حس ها به سمت درون
نویسنده: یوگانی
تاریخ: چهارشنبه 18 فوریۀ 2004 ساعت 8:56 بعد از ظهر
* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس (درس اول، "این بحث برای چیست؟") آغاز نمایند. چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.
پرسش: در طول تنفس ستون مهره ای و مراقبه صداهای متفاوتی شنیده میشود. یکی از آنها صدایی با فرکانس پایین بوده که بنظر من ارتعاش اوم (AUM) است. هرچند که من همیشه این فرکانس را نمیشنوم. گاهی فرکانس های متعددی وجود دارند که شنیده میشوند. آیا این اصوات میتوانند مرتبط با چاکراهای مختلف بوده و نشانگرِ فعالیت یا پاکیِ آنها باشند؟ آیا توجه باید بر روی این اصوات پابرجا بماند؟ یا اینکه توجه را باید از آنها جدا و منفصل ساخت؟
پاسخ: شخصی سوال مشابهی پرسیده بود که در درس 53# "نور و صدا" مطرح شد. بله صحبت شما در یک کلام صحت دارد. این ها تجاربی هستند که در راستای پالایش سیستم عصبی نمودار شده و ما فقط به آسانی پیگیر تمرین خویش میشویم. بله چاکراها در این امر دخیل هستند، اما هیچ نیازی به مدیریت جزئیات در این تجارب نیست. شما میدانید که اینها مواردی هستند که "در زیر محفظه" به کار مشغول اند. مثال و قیاسی که در دروس پیشین استفاده شد.
حقیقت این است که هرقدر در این راه پیشرفت میکنیم، تمامی حس های درونی ما در سرتاسر سیستم اعصاب (نادی ها و چاکراها) زنده شده و جان میگیرند. بنابراین رسالت ما این است که از تمارین و موضوعات آن گسیخته نشویم. تمارینی که منجر به گشودگی و گسترش سیستم عصبی بسمت تجارب الهی میشوند. در یوگا تغییر در تجربۀ حسی، "پراتیاهارا" (Pratyahara) نام دارد. امری که اغلب به از دست دادنِ وابستگی به تجارب حسی و برکندنِ از آنها تعبیر و معنی شده است. گاهی به کشتنِ وابستگی های حسی و کنترل آنها معنی شده و گاهی نیز به نوعی تجربۀ ضدّ حس تعبیر شده است. در برخی موارد اینگونه تعابیر به تمارینی عجیب و غریب منجر میشوند. تمارینی که براساس فرارِ از تجارب طبیعیِ در دنیا بنا شده اند. درحالیکه این تعبیری محدود از پراتیاهارا است. معنی واقعی پراتیاهارا عبارت است از "گسترش درونی حس ها". بواسطۀ پراتیاهارا ما بیشتر و بیشتر کیفیات الهی درونی را حس میکنیم. کیفیاتی که اصالتاً از افسون گری بیشتری نسبت به تجارب حسی جسمانی (فیزیکی) برخوردارند. بنابراین ما بطور طبیعی بسمت اینگونه لذات درونی کشیده میشویم. ما لذات و تجارب حسی بیرونی و فیزیکی را ردّ نمیکنیم. فقط همچنانکه سیستم عصبی رو به درون گشوده میشود، عملکردی آغاز میشود که از طیف جذابیت گسترده تری نسبت به لذت طلبی های بیرونی برخوردار است. با گسترش و گشودگی تجارب درونیِ حواس، زمانی فرا میرسد که حتی حواس فیزیکی ما نیز فراتر از قبل عمل نموده و تجارب حسی بیرونی از زنجیرۀ گسترده تری برخوردار خواهند بود. با همۀ اینها ما به تمارین روزانۀ خویش ادامه میدهیم. تمریناتی که عامل اصلی دگرگونی (استحاله) بشمار میروند. برخاستنِ سُرور آگاهی خالص، جزئی بنیادین در این فرآیند است که ما را در فراسوی چنگال دلبستگی های نفسانی و تجربۀ بیرونی حواس نگه میدارد.
برخی سنت ها برای تمرین از تجارب حسی درونی استفاده میکنند. اگر این سبکِ انتخابی ما بوده و برای ما کار میکند، هیچ اشکالی ندارد. اما همانطور که شما عنوان کردید، تجارب گاهی هستند و گاهی نیز نیستند. امری که بستگی به مسیر پالایش در بخش های گوناگون سیستم اعصاب دارد. آنچه که ما در تمارین پیشرفتۀ یوگا انجام میدهیم تمارین جامعی است که تمامی سیستم اعصاب ما را پالایش خواهند کرد. تمارینی که بدون نیاز به مدیریت جزئیات درونی، خود پیشبرد ما را بعهده میگیرند. به همین دلیل است که ما در وهلۀ اول مراقبه و تنفس ستون مهره ای را بکار میگیریم. تمارینی که خانه تکانی جامعی را به انجام خواهند رساند و ما در این راه به هیچیک از تجارب ویژه ای که در هر بخشی ویژه از کالبد معنوی ما پدیدار میشوند وابسته نخواهیم شد.
دیر یا زود هر مسیری در سیستم عصبی ما گشوده گشته و گسترش خواهد یافت. زمانیکه تجارب پدیدار شوند دیگر عالی است. ما از آنها لذت میبریم. زمانی فرا میرسد که ما آنها را بطور 24 ساعته و هفت روز در هفته خواهیم داشت. وقتی تجارب در تمارین پدیدار میشوند، ما فقط با تمرینِ در حال انجام خویش باقی می مانیم و زمانی که آنها در حین فعالیت روزانه پدیدار شدند میتوانیم هرطور که دوست داریم از آنها لذت ببریم. خیلی زود ادراک ما از دنیای درونی و بیرونی خویش تغییر کرده و بهبود خواهد یافت. این همان ثمرۀ تمرین است، نه خود تمرین.
پس از آنکه به خوبی در مراقبه و تنفس ستون مهره ای استقرار یافتیم میتوانیم به افزودن سایر تمارین اقدام کنیم. تمریناتی که در جهت بیدارسازی عصب نخاعی و رسانایی اکستاتیک در آن، به تحریکِ ابتدا و انتهای این عصب میپردازند. تحریکی که بطور خودکار به کل سیستم عصبی گسترش می یابد.
در دروس آینده و نزدیک، به تمریناتی تکمیلی خواهیم پرداخت که پرانای بیشتری را از هر دو انتهای عصب نخاعی به سمت قلب و مرکز سر حرکت میدهند.
استاد در درون شماست. |
دروس کلیدی |
||||
|
||||||